سنحاب، فنحاب و بعد از آن نوآر. سازمانی عریض و طویل در دل بیمه مرکزی که تا روزهای پایانی فعالیت نیز شاید کمتر کسی از اهالی بیمه به کارکرد اصلی آن پی برد و کمتر بازیگری از اکوسیستم دیجیتال بیمه دل خوشی از آن داشت.
نهادی که قرار بود با هدف توانمندسازی فعالیت های فناورانه نهاد ناظر به منظور به روز رسانی خدمات دیجیتال صنعت بیمه کشور و ارایه خدمات مطابق با استانداردهای جهانی به بیمهگزاران در خدمت شرکت های بیمه باشد از همان روزهای نخستین فعالیت با علامت سوالی بزرگ از نحوه چینش و حاکمیت سازمانی وارد عمل شد و بعدها به سبب حاشیه های فراوان از بعد هزینهکرد در بحث پروژههایی که هیچ وقت نقطه پایانی نداشت، سر زبان ها افتاد.
سنحاب برای هر رییسکلی که به ساختمان خیابان ناهید آمد، آورده درخشانی نداشت غیر از دردسر و حاشیه. آخرین دردسر آن هم در دوران ریاست خسروشاهی که با همه دقت نظر در انتخاب صادق فرامرزی گمان میرفت حیاط خلوتی که تا پیش از این به زعم اهالی صنعت بیمه در سکوت و خفا مامنی برای انجام ماموریت های چراغ خاموش شده است، به اتاقکی با سقفی شیشهای تبدیل شود، با رویکردی عیان و شفاف. اما داستان طور دیگری ادامه پیدا کرد و ماجرای فیشهای حقوقی نجومی که هیچ وقت داستان آن نیز به شفافیت اعلام نشد ضربه سختی را به تکنوکرات تازهوارد ساختمان ناهید وارد کرد.
اما این بار رییس کل تازهوارد با دیگر سبقه خود یک فرق اساسی داشت. هشیاری کامل در برکندن بنایی که از پایبست کج بنا نهاده شده بود.
روز گذشته نوآر– اسمی که صادق فرامرزی با وسواس برای فنحاب انتخاب کرده بود- برای همیشه منحل شد تا پایانی باشد برای مسیری که هشت سال پیش با تصمیمی درست اما اجرایی نادرست به بیراهه رفت.
و این شاید مهم ترین تصمیمی باشد که بتوان گفت پرویز خسروشاهی با جسارت تمام در روزهای حساس ریاست خودش بعد از انتخاب وزیر اقتصاد و بلاتکلیفی در ماندن یا رفتن گرفته است!