رشد انفجاری شرکت بیمه کاریزما در سال ۱۴۰۴، نه تنها یک تحول، بلکه زنگ خطری جدی برای ساختار نظارتی صنعت بیمه ایران به شمار میآید. این شرکت نوپا، که در سالهای گذشته حضوری کمفروغ در بازار داشته، به شکلی ناگهانی و مشکوک توانسته به یکی از بازیگران اصلی بیمه زندگی تبدیل شود.
در بازاری که بازیگران سنتی برای بقا با چنگ و دندان میجنگند، کاریزما در مدت کوتاهی سهمی قابل توجه از بازار را تصاحب کرده است. این رشد، هرچند در ظاهر موفقیتآمیز بهنظر میرسد، اما در باطن، نشانهای از ضعف آشکار نهاد ناظر و نبود سازوکارهای ارزیابی عملکرد در بازار حساس بیمه است.
به گزارش فرابیمه، این شرکت در فروردین ۱۴۰۴ با تولید حدود ۱۹ هزار میلیارد ریال حقبیمه، سهمی ۳/۵ درصدی از بازار بیمه بهدست آورده، در حالی که در ۱۱ ماهه سال ۱۴۰۳ تنها ۶۱ میلیارد ریال حقبیمه با سهم ۱/۵ درصدی تولید کرده بود. همچنین، خسارت پرداختی این شرکت در فروردین ۱۴۰۴ به ۱۷ میلیارد ریال رسید که ۹ درصد از کل خسارتهای بازار را تشکیل میدهد، در مقایسه با سهم ناچیز ۰/۴۸ درصدی در سال گذشته ، این رشد چشمگیر، اگرچه در ظاهر موفقیتآمیز به نظر میرسد، نگرانیهای جدی درباره پایداری و استراتژی این شرکت نوپا ایجاد کرده است. سوال اساسی این است: چگونه یک شرکت تازهتأسیس میتواند در حوزه رقابتی بیمه زندگی از شرکتهای قدیمی پیشی بگیرد و به هفتمین شرکت بزرگ صنعت تبدیل شود؟

بررسی صورتهای مالی شرکت بیمه کاریزما
بر اساس گزارش مالی ۱۲ ماهه منتهی به اسفند ۱۴۰۳، شرکت بیمه کاریزما دارای سرمایهای معادل ۱,۲۰۰ میلیارد ریال و نقدینگی ۱۸ میلیارد ریالی است. مجموع داراییهای شرکت در این دوره به ۳۲ هزار میلیارد ریال رسیده است.
نکته قابل توجه در عملکرد این شرکت، رشد چشمگیر درآمد حق بیمه ناخالص آن است؛ بهطوریکه این درآمد از ۱۳۴ میلیارد ریال در اسفند ۱۴۰۲ به ۵۲,۸۰۸ میلیارد ریال در اسفند ۱۴۰۳ افزایش یافته و رشدی نزدیک به ۳۰ هزار درصد را نشان میدهد.
ریسکهای مالی و اتکایی ضعیف
یکی از نگرانیهای اصلی، نسبت بالای خسارت پرداختی کاریزما است. این شرکت در سال ۱۴۰۳ بیش از شش میلیارد تومان خسارت ناخالص پرداخت کرده، اما تنها ۶۱۳ میلیارد تومان از محل پوشش اتکایی جبران شده است. این ناترازی نشاندهنده ریسک بالای پرتفوی بیمه زندگی کاریزما و ضعف در مدیریت ریسک از طریق قراردادهای اتکایی است عدم توجه به پوشش اتکایی مناسب، این شرکت را در معرض زیانهای مالی قابلتوجه قرار میدهد، بهویژه در رشته بیمه زندگی که به دلیل تعهدات بلندمدت، نیازمند مدیریت دقیق ریسک است.
رشد سریع کاریزما در بازار بیمه زندگی، که عمدتاً از طریق فروش بیمههای عمر و سرمایهگذاری تأمین شده، سؤالات زیادی درباره روشهای این شرکت ایجاد میکند. شرکتهای قدیمی مانند بیمه ایران (با سهم ۲۶ درصد) و دانا (۱۲ درصد) سالها تجربه و شبکه گسترده نمایندگی دارند اما کاریزما، که در سال ۱۴۰۱ تأسیس شده، چگونه توانسته در مدت کوتاهی چنین سهمی کسب کند؟ آیا این شرکت از استراتژیهای تهاجمی مانند کاهش نرخ حقبیمه، ارائه پوششهای جذاب با سودهای تضمینی بالا، یا بازاریابی گسترده دیجیتال استفاده کرده است؟ ما نمی دانیم و مشخص نیست. هرچه باشد و اگر این حدس ما درست باشد، این رویکرد، اگرچه در کوتاهمدت مشتری جذب میکند، اما میتواند به دلیل تعهدات مالی سنگین، پایداری شرکت را به خطر بیندازد. در هر صورت این وظیفه بیمه مرکزی است که به عنوان ناظر به این مساله ورود کند.
ولی در هر صورت، رشد غیرمنتظره کاریزما میتواند تعادل بازار بیمه را مختل کند. افزایش خسارتهای پرداختی بدون پشتوانه اتکایی کافی، خطر ورشکستگی یا ناتوانی در ایفای تعهدات را افزایش میدهد، که این امر اعتماد عمومی به صنعت بیمه را تضعیف میکند. ضریب نفوذ پایین بیمه در ایران (۲/۱ درصد در سال ۱۴۰۲ در مقایسه با میانگین جهانی ۷ درصد) نشاندهنده شکنندگی این صنعت است منبع: دنیای اقتصاد، ۱۴۰۳. اگر کاریزما به دلیل مدیریت ضعیف ریسک با بحران مواجه شود، میتواند به کاهش اعتماد به بیمههای زندگی منجر شود.
جمعبندی و پیشنهادات
رشد سریع بیمه کاریزما در سال ۱۴۰۴، هرچند نشاندهنده توانایی جذب بازار است، اما با ریسکهای مالی بالا و ضعف در پوشش اتکایی همراه است. این شرکت باید با تقویت قراردادهای اتکایی، مدیریت محتاطانه پرتفوی، و شفافیت در استراتژیهای فروش، از پایداری خود اطمینان حاصل کند. بیمه مرکزی نیز باید نظارت دقیقتری بر عملکرد شرکتهای نوپا اعمال کند تا از ایجاد بحرانهای مالی جلوگیری شود.
بیمه مرکزی کجاست؟
رشد خیرهکنندهی ۳۰ هزار درصدی درآمد حق بیمه ناخالص یک شرکت نسبتاً کوچک در صنعت بیمه طی تنها یک سال، بیشک باید زنگ خطرهایی را برای نهاد ناظر روشن کند. ممکن است همهچیز کاملاً قانونی، شفاف و مطابق با استانداردهای عملیاتی انجام شده باشد، اما چنین جهشی بیسابقه نمیتواند از چشم نهاد ناظر دور بماند یا بدون بررسی دقیق، بیپاسخ باقی بماند.
آنچه این اتفاق را نگرانکنندهتر میکند، سکوت غیرقابل توجیه بیمه مرکزی در برابر این رشد بیسابقه است. اگر چنین جهش مالیای در کشوری با نهاد نظارتی فعال اتفاق میافتاد، بیشک چندین نهاد ناظر، حسابرس، و حتی مجلس وارد عمل میشدند تا ابعاد آن را بررسی کنند. اما در ایران، نهاد ناظر یا غافل است یا مایل نیست به این موضوع ورود کند. در نتیجه، یک شرکت با سابقه بسیار محدود، بدون هیچ شفافیتی، ناگهان به رتبه هفتم بازار میرسد و هیچ پاسخ یا توضیحی به افکار عمومی یا فعالان بازار داده نمیشود.
در شرایطی که صنعت بیمه کشور تجربهی ورشکستگی برخی شرکتها را پشت سر گذاشته و رقابت در بازار بیمه آنقدر شدید شده که حتی شرکتهای بزرگ برای حفظ سهم بازار دست به اقدامات خاص میزنند، انتظار میرود بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر، واکنشی روشن و مسئولانه به چنین رشد کمسابقهای نشان دهد و توضیحی قانعکننده دربارهی ابعاد و دلایل آن ارائه کند.
حقیقت این است که صنعت بیمه ایران پیش از آنکه با خطرات خارجی تهدید شود، از درون در معرض بحران نظارت و انفعال نهاد ناظر است. اگر بیمه مرکزی همچنان در برابر چنین رخدادهای غیرعادی سکوت کند، در واقع به بازاری مهر تأیید میزند که در آن، هر شرکت با هر روشی، حتی ناسالم، میتواند رشد کند و به جایگاههای کلیدی برسد.
این وضعیت، بهخصوص در رشته بیمه زندگی که با آینده مالی مردم سروکار دارد، نهایت بیمسئولیتی است. از نهاد ناظر انتظار میرود بهجای انفعال، با شفافسازی، گزارشگیری، و اقدام جدی، اعتماد ازدسترفته را به صنعت بیمه بازگرداند. در غیر این صورت، بیمه زندگی در ایران نه تنها رشد نخواهد کرد، بلکه به تدریج به حوزهای مشکوک، بیاعتماد، و بحرانزده بدل خواهد شد.