طلای آنلاین، که این روزها برای بسیاری از خانوارها به تنها درِ باز مانده برای ورود به بازار طلا تبدیل شده، از جنس یک تحول ساده فناورانه نیست؛ بازتابی از تغییری عمیقتر در شیوه مواجهه طبقه متوسط با نااطمینانی اقتصادی است. در شرایطی که قیمت طلا آنقدر اوج گرفته که حتی خرید یک گرم آن از توان بسیاری خارج شده، همین امکان خریدهای کوچک دیجیتال به شکلی نمادین نقش «جایگزین امنیت» را بر عهده گرفته است.
اما امنیتی که قرار است جایگزین شود، تنها امنیت مالی نیست؛ نوعی امنیت روانی و نمادین است که سالهاست ایرانیان به واسطه نگهداری فیزیکی طلا تجربه کردهاند. با انتقال دارایی از شکل عینی و قابل لمس به یک دارایی دیجیتالی ذخیرهشده در سیستمهای پلتفرمی، شکافی میان احساس مالکیت و واقعیت مالکیت ایجاد میشود؛ شکافی که اگر نهادهای رسمی آن را پر نکنند، به بیاعتمادی ساختاری در این بازار نوپا منجر خواهد شد.
بیمه؛ سازوکار تولید اعتماد
در چنین بستری، نقش صنعت بیمه از جایگاه یک نهاد پشتیبان به یک رکن اساسی امنیت اقتصادی تبدیل میشود. بیمه، در معنای دقیق خود، فقط ابزار جبران خسارت نیست؛ سازوکار تولید اعتماد است. هر جا که دارایی از شکل عینی فاصله میگیرد و به زیستجهان دیجیتال منتقل میشود، بیمه نقشی دوگانه پیدا میکند: هم ریسک را مدیریت میکند و هم آن خلأ روانی حاصل از نامرئیبودن دارایی را پر میکند. ورود صنعت بیمه به حوزه طلای آنلاین دقیقاً به همین دلیل یک ضرورت اجتماعی است؛ ضرورتی که از جنس «حاکمیتپذیری دارایی» عمل میکند، یعنی قرار دادن دارایی مردم در چارچوبهایی قابل نظارت، استاندارد و پاسخگو.
بیمه مرکزی و تضمین امنیت سرمایهگذاران خرد
اگرچه در سالهای اخیر تجربههایی محدود از همکاری برخی شرکتهای بیمه با پلتفرمهای خرید طلا مطرح شده بود، اما این تجربهها هرگز به سطحی نرسیدهاند که بتوانند «استاندارد بازار» تلقی شوند. اکنون مسئله اصلی نه یک همکاری خاص، بلکه نبود یک چارچوب نظاممند برای بیمهپذیری طلای دیجیتال است؛ چارچوبی که بدون نقشآفرینی بیمه مرکزی و بدون ورود فعال شرکتهای بیمه، شکل نخواهد گرفت.
بیمه مرکزی، بهعنوان نهاد تنظیمگر، باید زمین بازی را تعریف کند: از تعیین استانداردهای نگهداری و انبارش گرفته تا شیوه قیمتگذاری، شرایط صدور بیمهنامه، و حتی نظارت بر کیفیت خدمات پلتفرمها. این سیاستگذاری، اگر بهصورت فعال و آیندهنگرانه انجام نشود، بازار طلای آنلاین در وضعیتی خاکستری باقی میماند؛ بازاری که در آن مسئولیتها نامعلوم است، ریسکها شفاف نیستند و هیچ سازوکار رسمیای برای تضمین امنیت سرمایهگذاران خرد وجود ندارد.
در جهان چه خبر است؟
نگاهی به تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که بیمهکردن داراییهای قیمتی در فضای دیجیتال نه یک اقدام اختیاری، بلکه بخشی از معماری اعتماد در اقتصاد مدرن است. در بریتانیا، کانادا و سنگاپور، ذخیرهسازی طلا بدون پوشش بیمه و بدون الزامات سختگیرانه نظارتی اساساً ممکن نیست. آنچه این کشورها نشان میدهند، تبدیلشدن بیمه به یک «نُرم امنیتی» است؛ نُرمی که نهتنها ریسک را کاهش میدهد، بلکه مشارکت سرمایهگذاران خرد را نیز تسهیل میکند، زیرا احساس کنترل و مالکیت را در کنار مالکیت واقعی تقویت میکند.
از انتخاب فردی تا حق جمعی
در ایران، اگر صنعت بیمه بهموقع وارد این حوزه نشود، بازار طلای آنلاین با همان تناقض تاریخی مواجه خواهد شد: بسط فناوری بدون بسط اعتماد. پلتفرمها میتوانند امکان خرید خرد را فراهم کنند، اما نمیتوانند بهتنهایی آن امنیت نهادیای را که طبقه متوسط در مواجهه با آینده به آن نیاز دارد، بازتولید کنند. این وظیفه بهطور طبیعی بر دوش صنعت بیمه و بیمه مرکزی است؛ نهادی که باید نقشی فعال، تنظیمگر و آیندهساز ایفا کند و شرکتهای بیمه را به سمت ورود به این حوزه هدایت و تشویق کند.
در نهایت، امنیت واقعی زمانی شکل میگیرد که دارایی نوظهور در دل ساختارهای رسمی جای بگیرد و از «انتخاب فردی» به «حق جمعی» تبدیل شود؛ حقی که جوهره آن، فراهمکردن امکان مشارکت امن برای همه سرمایهگذاران خرد است، نه فقط آنهایی که توان ریسکپذیری بالا دارند.
